اصل مطلب این است: این مکانهای لعنتی واقعا اردوگاههای کار اجباری هستند.
از دوشنبه گذشته که الکساندریا اوکازیو کورتز، نماینده نیویورک در سنای آمریکا گفت «دولت ترامپ در مرزهای جنوبی اردوگاههای کار اجباری برپا کرده است»، جَر و بحث در مورد صحت تاریخی و استفاده از واژگان درست در اشاره به مراکز بازداشت مهاجران بالا گرفته است.
به نظرم نیازی نیست این مفاهیم را در صدها کلمه توضیح داد چرا که «قانون گادوین» در ویکی پدیا تعریف مشخصی دارد. ممکن است ما مفهوم شعرمارتین نیمولر (کشیش آلمانی که شعرش از سال های ۱۹۳۰ تاکنون تحت عنوان «نخست آمدند...» در ادبیات ضد هیتلر و نازیسم جای ویژهای دارد) را در ۲۰۱۹ به نوع دیگری تفسیر کنیم، ولی اگر در چارچوب غفلت جمعی به آن بنگریم، پرسش آشکار این است که آیا باید با عباراتی چون «اردوگاههای کار اجباری» به شدت آزرده خاطر شویم یا خیر. در قالب بی تفاوتی عمومی که به دولتها اجازه هرگونه بیرحمی را میدهد، پاسخ آری است.
برای اینکه شفافتر توضیح دهم باید بگویم هیچ یک از حقایق پیرامون این مسأله به بحث گذاشته نشده است. شرایط غیرانسانی مراکز بازداشت مهاجران توسط بازرس کُل وزارت امنیت داخلی آمریکا تأیید شده است. به گزارش «نیویورک تایمز»، یافتههای رسمی دولت وجود «اتاقهایی که تنها جای ایستادن دارد» ، «عدم دسترسی کودکان به حمام و غذای گرم» و «استیصال بازداشت شدگانی که خواستار آزادی هستند» را تأیید میکند. هیچ یک از اینها از وجود هراس عاطفی سخنی نمیگوید.
در عین حال، واضح است که دولت آمریکا کودکان را از آغوش والدینشان بیرون کشیده و در قفس گذاشته است. از بودجه دولتی استفاده میشود تا این ذهنهای کوچکِ شکننده را در اسارت نگهدارند. کودکانی که در وحشتاند آیا روزی دوباره عشق ومحبت را تجربه خواهند کرد یا نه. حتی اگر چنین سرنوشتی در استخر پر از گلولههای آبنبات رخ دهد، میتواند یک کابوس روحی باشد چه برسد به آنکه این قلبها روی زمینهای بتُنی که گفته میشود به مدفوع آغشته است، شکسته میشوند.
به جای فکر کردن در این مورد که آیا چنین شرایطی اجازه میدهد از عبارت «اردوگاههای کار اجباری» استفاده کنیم بهتر است از خودمان بپرسیم آیا به عنوان یک کشور با این وضعیت احساس راحتی میکنیم و مهمتر از آن، چطور به بهبود شرایط کمک میکنیم. مردم آمریکا! روح ما به کدام جهنمی رفته است؟ امیدوارم به زودی پیدایش کنیم. اما این تنها زمانی اتفاق میافتد که با حقیقت رو در رو شویم و متوجه شویم که کسی ما را از این مخمصه نجات نخواهد داد.
هفته گذشته زمانیکه اوکازیو کورتز موضوع را در رسانهها مطرح کرد، بی لیاقتی یکی دیگر از محافظه کاران بار دیگر آشکار شد. لیز چنی، نماینده ایالت ویسکانسین که سومین نماینده عالیرتبه جمهوریخواهان در کنگره است در توییتر و در کنفرانس خبری واکنش نشان داد و گفت: «اینکه آمریکا متهم شود که درعملکرد به گونهای رفتار میکند که به هولوکاست شباهت دارد کاملا شرم آور است». او در ادامه افزود که اینجا « یک کنگره واقعی است نه ماکت یک کنگره». چاک تاد در برنامه روزانه «ملاقات با مطبوعات» که از شبکه «ام اس ان بی سی» پخش میشود با سرزنش «اوکازیو کورتز» گفت اظهار نظرات او به شدت به ضرر بازداشت شدگان خواهد بود.
او گفت: «میتوانی بسته به نگاهت هر جور که میخواهی از بازداشت مهاجران توسط دولت یاد کنی. شاید لکه ننگی برای کشورمان باشد، بدخواهی برای دیگران باشد، رویارویی با شرایطی غیرمنطقی باشد ولی میدانی چه نامی نمیتوانی برایش بگذاری؟»
الکساندریا اوکازیو کورتز علیه شرایط «غیراصولی» زندگی در اردوگاههای بازداشت مهاجران صحبت کرده است.
تمام این مکالمهها «به شدت به ضرر» شعور اخلاقی ما است. بحث پیرامون اردوگاههای کار اجباری به این سمت میرود که نشان دهیم شرایط «آنقدر بد» است و یا در واقع «به بدی هولوکاست» است. اما در مراکز بازداشت مهاجران، کار اجباری و یا اعدام پیوسته نداریم. البته برای نشان دادن قساوت قلبی نیازی به اتاق گاز نیست. بحث در مورد اینکه چه چیز «بدتر» است مغالطه در نسبی گرایی است که ما را مستقیم به جهنم میکشاند، که گمان میکنم آنجا بتوانیم از روح هیتلر بخواهیم برایمان روشن کند. اما تا اینجا که ایستادهایم و به انسانهایی که از نیازمندیهای اصلی برای بقاء محروم میشوند مینگریم، به همان بدی است و زمانی بدتر میشود که با واژه ها گلاویز شویم.
اگر قرار باشد گناه را قسمت کنیم، بیشترین سهم نصیب دولت ترامپ میشود، و بخش بزرگی نیز میماند برای اینکه میان ترسوهای ابهام گویی مانند لیز چنی و چاک تاد قسمت شود. ولی همه ما در حفظ وضعیت موجود که باعث ایجاد چنین بحرانی شده است سهیم هستیم. مسئولیت خود را که از لحاظ آماری نا چیز است پذیرا باشید و با عمل خود بر ناامیدی چیره شوید. صدای خود را در فضای مجازی و واقعی بلند کنید. با نمایندگان خود در کنگره تماس بگیرید و به آنها گوشزد کنید که باید برای این موضوع اولویت قائل شوند. کمکهای نقدی خود را ترجیحا به RAICE اهداء کنید و در تظاهرات محلی شرکت کنید و یا خود تظاهراتی را سازماندهی کنید.
تقصیر جنگ جهانی دوّم را به گردن «دیگران» نهادن کار آسانی است، اما اگر کاری انجام ندهیم مشابه همان تقصیرات به گردن ما خواهد افتاد. اهمیت نمیدهم که بازداشتگاهای مهاجران را در مرزهای جنوبی چه بنامیم، اما از نظر من آنها اردوگاههای لعنتی کار اجباری هستند و همه ما شریک جرُم هستیم.
© The Independent